بنا کن رسم دلداری دل و جان دادنش با من

بنا کن رسم دلداری، دل و جان دادنش با من
بده پیغام خود از دور اشارت کردنش با من

بسوزان هرچه میخواهی ولی دل را نوازش کن
بپا کن آتش عشقت، سیاوش بودنش با من

رها کن دود آتش را ولی یاد مرا هرگز
سیه کن آسمان با دود، نیلی کردنش با من

تو و دل دادن دریا، من و دنیایی از رؤیا
بزن کشتی به طوفانها به ساحل بردنش با من

ز هر دردی دری بگشا به هر آهنگ شادی کن
بزن بر تار و پود دل، مرتب کردنش با من

بمان بیدل بگو از دل، دل از دلواپسی کم کن
تو وا کن سفره ی دل را صبوری کردنش با من
دیدگاه ها (۸)

هیچ گاه دوست داشتن هایِ پر دلیل را دوست نداشته اممثلا این ها...

یک نفر هست صمیمانه تو را می خواهدمثل یک عاشق دیوانه تو را می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط