ما از هیچ و پوچ شروع شده ام ....
ما از هیچ و پوچ شروع شده ام ....
ما همان سر آغاز پایان هایی بودیم که قرار بود روزی انتهای زندگی کسی باشد...
ما تکامل یافته های همان جنین هایی بودیم که از ابتدا طناب دار بند ناف را دور گردنمان پیچیده بودند همچو پیچک های پیچیده شده دور درخت.....
و این طناب ما را محکوم به مرگ ابدیت میکند....
ما همان فریاد هایی بودیم در سکوت بی کسی...
ما همان صدا ی دمیده شده در ناقوس مرگ بودیم که گوش فلک را کر میکرد...
ما همان قلنج هایی بودیم که دمادم صبح جیغ میزدند...
ما همانند همان همان هایی بودیم که اتفاقات را چه خوب و چه بد به فال نیک میگرفتیم...
آری...
همان سناریو ی کلیشه ای لذت بخش...
همان سناریوی تکراری بعد از گناه آدم و حوا...
#دست_نوشته
#سونیع🍃
ما همان سر آغاز پایان هایی بودیم که قرار بود روزی انتهای زندگی کسی باشد...
ما تکامل یافته های همان جنین هایی بودیم که از ابتدا طناب دار بند ناف را دور گردنمان پیچیده بودند همچو پیچک های پیچیده شده دور درخت.....
و این طناب ما را محکوم به مرگ ابدیت میکند....
ما همان فریاد هایی بودیم در سکوت بی کسی...
ما همان صدا ی دمیده شده در ناقوس مرگ بودیم که گوش فلک را کر میکرد...
ما همان قلنج هایی بودیم که دمادم صبح جیغ میزدند...
ما همانند همان همان هایی بودیم که اتفاقات را چه خوب و چه بد به فال نیک میگرفتیم...
آری...
همان سناریو ی کلیشه ای لذت بخش...
همان سناریوی تکراری بعد از گناه آدم و حوا...
#دست_نوشته
#سونیع🍃
۱.۰k
۱۴ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.