.
.
ما چنان با ورّاجیِ ذهن شرطی شده ایم که اگر به پرستشگاه نیز برویم، در آنجا نیز به وراجی ادامه می دهیم.
با خداوند وراجی می کنیم، با خداوند سخن می گوییم. این مطلقاً بی معنی است. خداوند یا همان هستی، زبان تو را درک نمی کند.
هستی فقط یک زبان را می فهمد زبان سکوت را. و سکوت، نه سانسکریت است، نه انگلیسی و نه هندی. سکوت، زبانی جهانی است، به کسی تعلق ندارد.
ما چنان با ورّاجیِ ذهن شرطی شده ایم که اگر به پرستشگاه نیز برویم، در آنجا نیز به وراجی ادامه می دهیم.
با خداوند وراجی می کنیم، با خداوند سخن می گوییم. این مطلقاً بی معنی است. خداوند یا همان هستی، زبان تو را درک نمی کند.
هستی فقط یک زبان را می فهمد زبان سکوت را. و سکوت، نه سانسکریت است، نه انگلیسی و نه هندی. سکوت، زبانی جهانی است، به کسی تعلق ندارد.
۱.۳k
۱۳ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.