سناریو
سناریو
وقتی بهشون می گی گرسنمه :
نامجون: کتاب آشپزی رو میده دستت :
برو بخونش حداقل چندتا چیز میز یاد بگیری
جین: زمونه بر عکس شده بجای اینکه تو برا من چیزی درست کنی من برا تو درست می کنم هعب
شوگا: ببین من خوابم میاد تو گشنته مگه نه ؟ پس برو یه چیزی بخور منم بخوابم 🥱
جیهوپ : عه چه خوب بریم اون رستورانی که تازه افتتاح شده غذاهاش عالیه
جیمین : راستی چند تا موچی از دیشب تو یخچال هست بیار با هم بخوریم🤝
کوکی: یادته گفتم یکم از شیر کاکائو بهم بده بهم ندادی حالا منم بهت شیر موز نمی دم
(و با یه حالت اشفه گری سرش بر می گردونه یعنی مثلاً قهر کرده😂)
تهیونگ : بابا چقدر گشنت میشه.
بعد چند مین میره نودل درست می کنه تا با هم بخورید(خودشم گشنشه😐😂)
وقتی بهشون می گی گرسنمه :
نامجون: کتاب آشپزی رو میده دستت :
برو بخونش حداقل چندتا چیز میز یاد بگیری
جین: زمونه بر عکس شده بجای اینکه تو برا من چیزی درست کنی من برا تو درست می کنم هعب
شوگا: ببین من خوابم میاد تو گشنته مگه نه ؟ پس برو یه چیزی بخور منم بخوابم 🥱
جیهوپ : عه چه خوب بریم اون رستورانی که تازه افتتاح شده غذاهاش عالیه
جیمین : راستی چند تا موچی از دیشب تو یخچال هست بیار با هم بخوریم🤝
کوکی: یادته گفتم یکم از شیر کاکائو بهم بده بهم ندادی حالا منم بهت شیر موز نمی دم
(و با یه حالت اشفه گری سرش بر می گردونه یعنی مثلاً قهر کرده😂)
تهیونگ : بابا چقدر گشنت میشه.
بعد چند مین میره نودل درست می کنه تا با هم بخورید(خودشم گشنشه😐😂)
۸۵۷
۲۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.