دامنی از دشت بپوش

دامنی از دشت بپوش
می خواهم با بوسه
انبوهی شقایق بر آن بکارم
حالا که سفر
روزیِ روزهای ما نشد
تو خود سفر من باش

#جلال_حاجی_زاده
دیدگاه ها (۱)

همه ی مافقط حسرت بی پایان یکاتفاق ساده ایمکه جهان را بی جهت،...

حقیقت تا چکمه‌هایش را بپوشد،دروغ نیمی از جهان را دور زده است...

من خدا را ؛در قلب کسانی دیدم که بی هیچ توقعی، مهربانند..#شیخ...

آدمها بودن و نبودن را بلد نیستند! گاهی آنقدر هستند که بودنشا...

عاشقانه های شبنم

جناب آخوندی!حتما از من شکایت کن، چون حرفهای زیادی درباره ات ...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط