سخنرانی براد پیت در مورد زندگی خصوصی اش
سخنرانی براد پیت در مورد زندگی خصوصی اش
"همسر من ناگهان مریض شد، او ۳۰ پوند از وزنش را از دست داد، بی اختیار گریه میکرد.
خوشحال نبود، از سردرد و ناراحتی اعصاب رنج میبرد. ساعات کمی میخابید و همیشه خسته بود.
رابطه ما در آستانه جدایی بود، او داشت زیبایی اش را از دست میداد و حاضر به بازی در هیچ فیلمی نبود.
من امیدی نداشتم و فکر میکردم به زودی طلاق خواهیم گرفت.
وحشت تمام وجودم را فرا گرفته بود.
اول دعا کردم، ناگهان تصمیم گرفتم به عمل کردن،
میدانستم من زیباترین زن زمین را دارم. او بت زیبایی بیش از نیمی از زنان و مردان زمین است.
و من شروع به سرریز کردن او با گل و بوسه و عشق کردم. و هر لحظه او را سورپرایز میکردم.
فقط برای او زندگی میکردم.
در جمع فقط در مورد او صحبت میکردم.
او را در مقابل دوستان مشترک مان ستایش میکردم.
او روز به روز شکوفا میشد. هر روز بهتر میشد، وزن خود را بدست آورد، دیگر عصبی نبود.
و من نمیدانستم که او تا این حد توانایی عشق دارد.
و پس از آن متوجه یک مطلب شدم:
"همسر من ناگهان مریض شد، او ۳۰ پوند از وزنش را از دست داد، بی اختیار گریه میکرد.
خوشحال نبود، از سردرد و ناراحتی اعصاب رنج میبرد. ساعات کمی میخابید و همیشه خسته بود.
رابطه ما در آستانه جدایی بود، او داشت زیبایی اش را از دست میداد و حاضر به بازی در هیچ فیلمی نبود.
من امیدی نداشتم و فکر میکردم به زودی طلاق خواهیم گرفت.
وحشت تمام وجودم را فرا گرفته بود.
اول دعا کردم، ناگهان تصمیم گرفتم به عمل کردن،
میدانستم من زیباترین زن زمین را دارم. او بت زیبایی بیش از نیمی از زنان و مردان زمین است.
و من شروع به سرریز کردن او با گل و بوسه و عشق کردم. و هر لحظه او را سورپرایز میکردم.
فقط برای او زندگی میکردم.
در جمع فقط در مورد او صحبت میکردم.
او را در مقابل دوستان مشترک مان ستایش میکردم.
او روز به روز شکوفا میشد. هر روز بهتر میشد، وزن خود را بدست آورد، دیگر عصبی نبود.
و من نمیدانستم که او تا این حد توانایی عشق دارد.
و پس از آن متوجه یک مطلب شدم:
۵۷۹
۳۱ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.