پارت ۲ فصل ۲ رویای نابود شده پارت قبلی پیج قبلیمه لایک؟
A destroyed dream S² P²
____________________
آنچه گذشت :
& یونا باید بریم مهمونی
+ آخه نباید شناسایی بشیم
_ بالماسکه هست...
+ نشسته بودم با ته و بقیه حرف میزدیم که چشمم به اون افتاد اون اون...
________________________
+ نشسته بودم با ته حرف میزدم که چشمم به پشت افتاد نه اون جئون بود ( کوک خودمون )
& یو..
+ ساکت نگه نگفتم باید همدیگرو با لقبامون صدا کنیم ؟
& چرا ببخشید اسپای میگم یه چی زل زدی
+ پشت سرتو ببین جئون...
& وای اون مافیا داره ؟
+ نمیدونم نمیدونم
+ داره میاد سمتمون
& وای ولش کن عقشم
+ عوقم گرف . اسلای نظرت چیه برقصیم؟
& مثبت
+ داشتیم میرقصیدیم که دیدم جئون داره میره سمت یک دختری
+ اسلای نگا اونجارو اون دختره رو میشناسی؟
& فک کنم انلاس
+ آنلا کیه ؟
& دوست دختر آمریکاییش .
+ پسره لاس زن .
& راست میگی اون کارو باهات کرد ؟
+ اره متاسفانه
& میگم میای تعقیبش کنیم ؟
+ حتما .
کوک ویو :
_ از اون سال یکسال میگذره دیگه یونا رو ندیدم و ازش متنفرم این جشن بالماسکه هم به افتخار مافیای تازه و بی تجربه masked fox
+ دیدم جئون رف بالای پله ها .
_سلام به همه ی مهمان های عزیز ممنونم به مهمونی بالماسکه ما اومدین همتون منو میشناسید . جئون جونگ کوک هستم رئیس باند black wolfs .
خب این مهمونی به افتخار تشکیل باند مافیای masked fox هس خانم و آقای اسپای و اسلای تشریف بیارید .
+ سلام اسپای هستم و ممنون از مستر جئون بخاطر لطفشون ( پوزخند )
& های گایز ته...
+ یک نیشگون ازش گرفتم که نزدیک بود خودشو معرفی کنه .
& های گایز اسلای هستم و از آقای جئون بخاطر مهمونی ممنونم ( نیشخند )
_ با لقباشون یاد تهیونگ افتادم چقدر دوست داشت لقب داشته باشه .
+ مستر جئون حواستون کجاست وسط مهمونی خوابتون میاد ؟ ( لحن تیکه )
_ معذرت میخوام لیدی ولی محوت شده بودم .
& مستر حدتون رو بدونید .
_ اوخی آقای اسلای تازه کار میخواد به من دستور بده
+ ببند دهنتو اون از هرکس که اینجاست باتجربه تره .
_ اوه پس بزار ببینم کی هستی
+ تفنگمو در آوردم و سمتش گرفتم . نزدیک بشی خلاصی
+ ماشه رو کشیدم .
_ دختر کوچولو . رفتم نزدیک نقاب مرده .
+ یک تیر زدم به لامپ پشتش .
_ وای فکر نمیکردم تیر اندازی بلد باشی خب با هویت همسرت خداحافظی کن
+ اسلای .
+ یک تیر به دست جئون شلیک کردم .
_ آخخخ
_ آفرین عالی بود چرا نزدی بکشیم ؟
+ به تو چه ؟
& اسپای یک تفنگ بده
+ بفرما . یک تفنگ پرت کردم براش که گرفتش .
_ نگهبانان نزاریم برن بیرون .
+ اوخی . تک تک نگهبانان رو کشتم مردم وحشت کرده بودن و همشون رفتن من و ته و جئون مونده بودیم .
& خب میخواستی بدونی من کیم ؟
_ دقیقا .
& خب اشتباه کردی که پات رو از گلیمت دراز کردی من بزرگ ترین مافیای جهان میشم مستر
+ درسته اون با تجربه ترینه .
_ آخخخ دستممممم
+ اسلای بیا بده درمانش کنم گناه داره
& دقیقا ولی اگه یکبار دیگه تکرار شد مردی فهمیدی ؟
_ ...
& گفتم فهمیدیییی( داد )
_ بله
+ خوبه
+ بازوشو تو دستم گرفتم و جای تیر قبلیش و تیر الانش دقیقا یکجا بود هه
+ به خدمتکارت بگو بیاره اون جعبه کوفتیرو.
_ خانم چوی بیارش
« چشم
+ دستشو پانسمان کردم و یقشو گرفتم با تفنگ زدم تو سرش که بیهوش شد
& اوه کارت عالیه برش دار ببریمش
+ شب میخوام به بادیگاردا آموزش بدم تا اونا به بقیه یاد بدن .
+ و توهم باید یاد بگیری
& بلدم بابا
+ معلوم میشه عصیصم ( نیشخند )
+ خب برش دار
& جئون رو رو کولم گذاشتم سوار ماشین شدیم بادیگارد بردمون عمارت البته به بادیگاردا گفتم جونگ کوک رو ببرن عمارت دو کوچه اونور تر که هم حواسمون بهش باشه هم نتونه عمارت اصلی رو پیدا کنه .
+ تهیونگی بریم ؟
& اره
+ شروع کردیم یاد دادن ضربه زدن به بوکس به بادیگاردا .
البته با نقاب مخصوص رییس ها
@ الو خانم
+ بله جیمین
@ جئون بهوش اومده و هعی داد میزنه .
+ اومدم
& چی شده ؟
+ جئون بیدار شده .
+ بادیگاردا شما تمرین کنید ما میریم میایم .
& بپوش
+ پوشیدم
_ هعییییی اسلای گاو ترسو بیا بیروننننننن
& دهنتو ببند تا تیمو حرومت نکردم .
+ خب ببین اگه اطلاعاتی که میخوایم رو ندی میکشمت .
_ بپرس ...
+ عمارت اصلیت ؟
_ آمریکاست
+ ادرس؟
_ فلان فلان فلان ( آدرسه مثلا )
+ ...
____________________
آنچه گذشت :
& یونا باید بریم مهمونی
+ آخه نباید شناسایی بشیم
_ بالماسکه هست...
+ نشسته بودم با ته و بقیه حرف میزدیم که چشمم به اون افتاد اون اون...
________________________
+ نشسته بودم با ته حرف میزدم که چشمم به پشت افتاد نه اون جئون بود ( کوک خودمون )
& یو..
+ ساکت نگه نگفتم باید همدیگرو با لقبامون صدا کنیم ؟
& چرا ببخشید اسپای میگم یه چی زل زدی
+ پشت سرتو ببین جئون...
& وای اون مافیا داره ؟
+ نمیدونم نمیدونم
+ داره میاد سمتمون
& وای ولش کن عقشم
+ عوقم گرف . اسلای نظرت چیه برقصیم؟
& مثبت
+ داشتیم میرقصیدیم که دیدم جئون داره میره سمت یک دختری
+ اسلای نگا اونجارو اون دختره رو میشناسی؟
& فک کنم انلاس
+ آنلا کیه ؟
& دوست دختر آمریکاییش .
+ پسره لاس زن .
& راست میگی اون کارو باهات کرد ؟
+ اره متاسفانه
& میگم میای تعقیبش کنیم ؟
+ حتما .
کوک ویو :
_ از اون سال یکسال میگذره دیگه یونا رو ندیدم و ازش متنفرم این جشن بالماسکه هم به افتخار مافیای تازه و بی تجربه masked fox
+ دیدم جئون رف بالای پله ها .
_سلام به همه ی مهمان های عزیز ممنونم به مهمونی بالماسکه ما اومدین همتون منو میشناسید . جئون جونگ کوک هستم رئیس باند black wolfs .
خب این مهمونی به افتخار تشکیل باند مافیای masked fox هس خانم و آقای اسپای و اسلای تشریف بیارید .
+ سلام اسپای هستم و ممنون از مستر جئون بخاطر لطفشون ( پوزخند )
& های گایز ته...
+ یک نیشگون ازش گرفتم که نزدیک بود خودشو معرفی کنه .
& های گایز اسلای هستم و از آقای جئون بخاطر مهمونی ممنونم ( نیشخند )
_ با لقباشون یاد تهیونگ افتادم چقدر دوست داشت لقب داشته باشه .
+ مستر جئون حواستون کجاست وسط مهمونی خوابتون میاد ؟ ( لحن تیکه )
_ معذرت میخوام لیدی ولی محوت شده بودم .
& مستر حدتون رو بدونید .
_ اوخی آقای اسلای تازه کار میخواد به من دستور بده
+ ببند دهنتو اون از هرکس که اینجاست باتجربه تره .
_ اوه پس بزار ببینم کی هستی
+ تفنگمو در آوردم و سمتش گرفتم . نزدیک بشی خلاصی
+ ماشه رو کشیدم .
_ دختر کوچولو . رفتم نزدیک نقاب مرده .
+ یک تیر زدم به لامپ پشتش .
_ وای فکر نمیکردم تیر اندازی بلد باشی خب با هویت همسرت خداحافظی کن
+ اسلای .
+ یک تیر به دست جئون شلیک کردم .
_ آخخخ
_ آفرین عالی بود چرا نزدی بکشیم ؟
+ به تو چه ؟
& اسپای یک تفنگ بده
+ بفرما . یک تفنگ پرت کردم براش که گرفتش .
_ نگهبانان نزاریم برن بیرون .
+ اوخی . تک تک نگهبانان رو کشتم مردم وحشت کرده بودن و همشون رفتن من و ته و جئون مونده بودیم .
& خب میخواستی بدونی من کیم ؟
_ دقیقا .
& خب اشتباه کردی که پات رو از گلیمت دراز کردی من بزرگ ترین مافیای جهان میشم مستر
+ درسته اون با تجربه ترینه .
_ آخخخ دستممممم
+ اسلای بیا بده درمانش کنم گناه داره
& دقیقا ولی اگه یکبار دیگه تکرار شد مردی فهمیدی ؟
_ ...
& گفتم فهمیدیییی( داد )
_ بله
+ خوبه
+ بازوشو تو دستم گرفتم و جای تیر قبلیش و تیر الانش دقیقا یکجا بود هه
+ به خدمتکارت بگو بیاره اون جعبه کوفتیرو.
_ خانم چوی بیارش
« چشم
+ دستشو پانسمان کردم و یقشو گرفتم با تفنگ زدم تو سرش که بیهوش شد
& اوه کارت عالیه برش دار ببریمش
+ شب میخوام به بادیگاردا آموزش بدم تا اونا به بقیه یاد بدن .
+ و توهم باید یاد بگیری
& بلدم بابا
+ معلوم میشه عصیصم ( نیشخند )
+ خب برش دار
& جئون رو رو کولم گذاشتم سوار ماشین شدیم بادیگارد بردمون عمارت البته به بادیگاردا گفتم جونگ کوک رو ببرن عمارت دو کوچه اونور تر که هم حواسمون بهش باشه هم نتونه عمارت اصلی رو پیدا کنه .
+ تهیونگی بریم ؟
& اره
+ شروع کردیم یاد دادن ضربه زدن به بوکس به بادیگاردا .
البته با نقاب مخصوص رییس ها
@ الو خانم
+ بله جیمین
@ جئون بهوش اومده و هعی داد میزنه .
+ اومدم
& چی شده ؟
+ جئون بیدار شده .
+ بادیگاردا شما تمرین کنید ما میریم میایم .
& بپوش
+ پوشیدم
_ هعییییی اسلای گاو ترسو بیا بیروننننننن
& دهنتو ببند تا تیمو حرومت نکردم .
+ خب ببین اگه اطلاعاتی که میخوایم رو ندی میکشمت .
_ بپرس ...
+ عمارت اصلیت ؟
_ آمریکاست
+ ادرس؟
_ فلان فلان فلان ( آدرسه مثلا )
+ ...
۵.۲k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲