روز مرگم هر که شیون کند از دور و برم دور کنید

روز مرگم، هر که شیون کند از دور و برم دور کنید
همه را مســــت و خراب از مــــی انــــگور کنیـــــد

مُزد غـسـال مرا سیــــر شــــرابــــــش بدهید
مست مست از همه جا حـــال خرابش بدهید

بر مزارم مــگــذاریــد بـیـــاید واعــــــظ
پـیــر میخانه بخواند غــزلــی از حــــافـــظ

جای تلقــیـن به بالای سرم دف بـــزنیـــد
شاهدی رقص کند جمله شما کـــف بزنید

روز مرگــم وسط سینه من چـــاک زنیـد
اندرون دل مــن یک قـلمه تـاک زنـیـــــــد

روی قــبـــرم بنویـسیــد وفــــادار برفـــت
آن جگر سوخته خسته از این دار برفــــت

#وحشی_بافقی
دیدگاه ها (۵۸)

« از چیزی که برای توست خوب مراقبت کن » هنوز صدایش در گوشم هس...

برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردمحیف از آن عمر که در پای تو من...

آتش رافقط تو می توانستی بنشانی.آتش نشست،ساختمان نشست،توپرواز...

میون این همه سرگردونی دل من گرفته ماه پیشونیبیا باز دوباره ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط