وگر نبود این و آن برو خود را بکن قربان

وگر نبود این و آن، برو خود را بکن قربان

وگر قربان نگردی تو، یقین می‌دان که مرداری

خمش باش و فسون کم خوان، نداری لذت مستان

چرایی بی‌نمک ای جان، نه همسایهٔ نمکساری؟

رسیدم در بیابانی، کزو رویند هستیها

فرو بارد جزین مستی از آن اطراف مستیها
دیدگاه ها (۱)

uk

ما به کمک فرجام تمام مشکلاتمون حل شدهحالا میخواهیم بررسی کنی...

تقدیم بتو خدای بزرگعجب سروی، عجب ماهی، عجب یاقوت و مرجانیعجب...

729702تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۸ ۳۰ نظر چاپ ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط