هنوزم میش عاشق بود توباشکارسختنیست بدون مرز بامن باش ا
هنوزم میشہ عاشق بود توباشےکارسختےنیست بدون مرز بامن باش اگرچہ دیگہ وقتےنیست نبینم این دم رفتن تو چشمات غصه میشینه همه اشکاتومیبوسم میدونم قسمتم اینہ توازچشماےمن خوندےکہ اززندگےخستم کنارت اونقدرت ارومم که از مرگم نمیترسم تنم سرده ولی انگار تو دستاےتوآتیشہخودت پلکامو میبیندےواین قصہتموم میشہ....
- ۱.۱k
- ۲۷ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط