رمان دختر باز
#رمان دختر باز
#PART 1
ویو ات
سلام من ات هستم کیم ات من دختر عموی کوک هستم کوک یک مافیا هست و پدر من و عموم هم مافیا هستند خوب خلاصه من ۱۹ سالمه ما خانواده ی پولدار هستیم
ویو کوک
سلام من کوک هستم پسر عموی ات من بزرگ ترین مافیا کره هستم خوب من ۱۹ سالمه و خیلی پولداریم
ویو ات
شب شده بود گفتم امروز تا صبح بیدار نمونم
ویو صبح
(علامت پدر ات٪ مادر ات ¥)
¥:میگم ات کو؟
٪:خوابه
¥:وای این دختر چقدر میخوابه بزار برم بیدارش کنم
¥:ات پاشو زود باش
+:چیه مامان
¥:بیدارشو عموت با زن و بچشون دارن از کانادا ب کره میان تا وقتی هم خونه پیدا نکردن اینجا میمونن
+:حتا کوک هم میاد
¥:آره
+:وای نه حوصلهشو ندارم
¥:باشه باشو زود
+:باشه مامان برو بیرون تا لباسامو عوض کنم
¥:اوک رفتم
ویو ات
قراره خانواده ی عموم بیان اینجا وای ن حوصله ی کوک رو ندارم
ولش بابا رفتم دسشویی و کارهای لازم رو انجام دادم و بعد رفتم دوش ۲۰مینی گرفتم و رفتم پیش اینه موهامو خشک کردم بعد آرایش خیلی قلیت انجام دادم بعد لباس پوشیدم و رفتم پایین
٪:وای وای دختر خشنم اومد
+:مرسی بابا جون
دینگگگگگگگگگگگگگگ(یعنی صدای زنگ)
¥:ا.ت برو درو باز کن
+:اوک
ویو ات
درو باز کردم ب همشون سلام کردم نوبت ب کوک رسید ک خیلی جذاب شده بود دست دادم و گفت
_:چقدر زشت شدی
+:تو از تصوراتم زشت تر شدی
ک یهو
ادامه داره چون پارت اوله شرت نمی زارم اما خدتون حمایت کنید
#PART 1
ویو ات
سلام من ات هستم کیم ات من دختر عموی کوک هستم کوک یک مافیا هست و پدر من و عموم هم مافیا هستند خوب خلاصه من ۱۹ سالمه ما خانواده ی پولدار هستیم
ویو کوک
سلام من کوک هستم پسر عموی ات من بزرگ ترین مافیا کره هستم خوب من ۱۹ سالمه و خیلی پولداریم
ویو ات
شب شده بود گفتم امروز تا صبح بیدار نمونم
ویو صبح
(علامت پدر ات٪ مادر ات ¥)
¥:میگم ات کو؟
٪:خوابه
¥:وای این دختر چقدر میخوابه بزار برم بیدارش کنم
¥:ات پاشو زود باش
+:چیه مامان
¥:بیدارشو عموت با زن و بچشون دارن از کانادا ب کره میان تا وقتی هم خونه پیدا نکردن اینجا میمونن
+:حتا کوک هم میاد
¥:آره
+:وای نه حوصلهشو ندارم
¥:باشه باشو زود
+:باشه مامان برو بیرون تا لباسامو عوض کنم
¥:اوک رفتم
ویو ات
قراره خانواده ی عموم بیان اینجا وای ن حوصله ی کوک رو ندارم
ولش بابا رفتم دسشویی و کارهای لازم رو انجام دادم و بعد رفتم دوش ۲۰مینی گرفتم و رفتم پیش اینه موهامو خشک کردم بعد آرایش خیلی قلیت انجام دادم بعد لباس پوشیدم و رفتم پایین
٪:وای وای دختر خشنم اومد
+:مرسی بابا جون
دینگگگگگگگگگگگگگگ(یعنی صدای زنگ)
¥:ا.ت برو درو باز کن
+:اوک
ویو ات
درو باز کردم ب همشون سلام کردم نوبت ب کوک رسید ک خیلی جذاب شده بود دست دادم و گفت
_:چقدر زشت شدی
+:تو از تصوراتم زشت تر شدی
ک یهو
ادامه داره چون پارت اوله شرت نمی زارم اما خدتون حمایت کنید
۱۱.۶k
۱۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.