دلنوشتهیدلخستهام

#دلنوشته‌ی‌‌دلِخسته‌ام😔🥀
.....
روزگارم می‌گذرد
بی‌ هیچ کس
برای آرزو دیر است
هر چه میروم نمیرسم
دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست
خسته‌ا‌م
در چرخشی باطل سر شا ر از خودم
آسمان گرفته با من
هنوز فکر می‌کنم چقدر مانده تا من
من با ختم به خود باختم
من تو شده‌ام
راستی‌ چرا نیستی‌؟ کجایی؟
غبار چهره این قاب را ورق بزن
دعوت کن مرا به خوابی‌ رویایی
گذشته‌ام را برگردان
شکسته شدم در لابلای آهنگ غمگین زندگی‌
فصل‌هایم همه سرد و دلم آینهٔ درد
من به خواستنت دچارم
در جایی دور از این اتاق
این شهر، این آسمان
بدون ترس، بدون برگهای زرد
سالهاست میگریزم از حوصلهٔ زرد این حصار
تنهایی من غریب ترین جای جهان است
و سالها پشت خالی‌ روزگار
می‌خواهم غمهایم را بپیچانم
چرا که این افکار دفع نمی شود
درست مثل همین روزها...
درحسرت دیدارتو
دیدگاه ها (۰)

صبح است وهوا مست و بارانی ..نیستی ودلم تو را بهانه می کندای ...

ﺧﯿﺮ ﺩﺭ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ؛ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺑﻮﺩ...ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺵ:"...

‌ ‌عادت کردم ب بغض های یهوییمیون خنده هام ...(:

#خاطرات بي هوا مي آیند...گاهي وسط یڪ فـڪر… گاهي وسط خیاباڹ!س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط