تهران که میآمد وعده میکرد مسجدارگ در مراسم های حاج م

🌷تهران که می‌آمد وعده می‌کرد #مسجد_ارگ در مراسم های حاج منصور ارضی.
تازه موتور خریده بودم. بعد از #افطار گفتم می‌آیم دنبالت باهم برویم.

🌷از میدان شهدا که رد شدیم یک ماشین پیکان سفید #خلاف آمد و پیچید جلوی ما. بدجور خوردیم بهش. پرت شدم. از بالای سرم رد شد خیلی متبحرانه خودش را جمع کرد. استخوان ترقوه‌ام شکست.😞

🌷محمدحسین زخم های سطحی برداشت. می‌خواستم زنگ بزنم به پلیس، نگذاشت. می‌گفت #طوری_نیست...
گفتم: بابا من داغون شدم، چیزی از موتورم نمونده
گفت: این بنده خدا گناه داره، گرفتاره

🌷بالاخره به راننده ماشین گفت برو! من رو برد بیمارستان امام حسین (ع). دکتر آورد بالای سرم. اذان گفتند؛ بدون #سحری نیت #روزه کرد؛ هرچه اصرار کردم نرفت خانه

🌷بچه اولش که به دنیا آمد از همان بدو تولد مشکل تنفسی داشت.
هرچی زنگ می‌زدم جواب نمی‌داد.
بعد از چند روز پیام داد: دارم پسرم را دفن می‌کنم

🌷از یزد که آمد نمی‌خواستم راجع به آن قضیه صحبت کنم.
معلوم بود در دلش غصه دارد. با خانمش می‌آمد مسجد ارگ

🌷یکدفعه گفت: اگر این مناجات حاج منصور نبود نمی‌دانم می‌توانستم این درد را تحمل کنم یا نه‌😞... اینجا که میام آرام می‌شوم.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی #همت_مقاومت #ذاکر_اهل_بیت
#مدافع_سبزحرم #بخون

#جذاب #عاشقانه #استوری_عاشقانه
دیدگاه ها (۲)

زیباترین چشم اندازتندیسِ نگـاه تـوستو قشنگ ترین لحظـہ،لحظہ‌ی...

⭐ لوح | حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ماه مبارک رمضان را «ماه فرصته...

دعوت شده پیامبر💫همسر شهید:به آقا مصطفی گفتم برای اتمام حجت و...

🌹سیره حاج قاسم در سحرهای ماه رمضان:♦️در ماه مبارک رمضان، هر ...

رمان فیک پارت 3ج:ته صورتشو نزدیک گوشم کرد و با حالت کمی مست ...

هیچ وقت عاشق نشو وابسته نشو دل نبند چرا؟چون مثل من میشی حالا...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_279منو به خودش فشردو گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط