⚡ ️
⚡ ️
مثل بچگی هایم
که فکر می کردم مغازه دارها
لباس و لواشک و..عروسکهای مورد علاقه ی من را
بخاطر من روی ویترین چیده اند
هنوز هم....
همان قدر ساده ام....!
فکر می کنم؛
هرکسی که به من لبخند می زند،
هرکسی که با من مهربان است،،،
فقط و فقط بخاطر من...
یا صرفاً از رویِ انسانیت است!
من هنوز نمی دانم این آدم ها؛
اگر پایِ نفعشان وسط نباشد،
برای دیگران کاری نمی کنند...
چقدر دهانِ تصوراتم بویِ شیر می دهد!
یکی بیاید مرا از خواب بیدار کند...
من هنوز.....بچه ام....!
🌹 🌹
مثل بچگی هایم
که فکر می کردم مغازه دارها
لباس و لواشک و..عروسکهای مورد علاقه ی من را
بخاطر من روی ویترین چیده اند
هنوز هم....
همان قدر ساده ام....!
فکر می کنم؛
هرکسی که به من لبخند می زند،
هرکسی که با من مهربان است،،،
فقط و فقط بخاطر من...
یا صرفاً از رویِ انسانیت است!
من هنوز نمی دانم این آدم ها؛
اگر پایِ نفعشان وسط نباشد،
برای دیگران کاری نمی کنند...
چقدر دهانِ تصوراتم بویِ شیر می دهد!
یکی بیاید مرا از خواب بیدار کند...
من هنوز.....بچه ام....!
🌹 🌹
۶۱۷
۳۰ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.