ناگاه شدم

ناگاه شدم
از شیار صخره تا انعکاس آسمان
تازه می خواستم از صبح چیزی بفهمم
از آب آب ماهی در پای پیاده
از پیمودن پروانه
از گل تا گل تا گل تا گل
از طعم عسل در دهان زنبور نوشیر
از فواره ی شیر بر دامن
از بوی برشته گی
از تنور
وز اول از زنبورگانی ها را نوشته ننوشته
درسوگ ملکه
از لانه ی سوسک سر درآوردم و
بالم جویده شد
با نیم تنه ی راه راه وراه و بیراه روانه گی
از چاهی به چاهکی به چاهکی به چاه

#باران_حجتی
دیدگاه ها (۱)

به شدت پیشنهاد میشه تا آخر بخونید.....اشو ﻋﺰﻳﺰ، به نظر می رس...

#رومن_رولاناز کتاب📚 #جان_شیفتهخوشبختانه در میان آب‌های طغیا...

هر از گاهی خودت را از " خودت " طلب کن شاید گم شده باشی ...

🖊 #هیچوقتی #فهمیدی یک #احمقیاز اون لحظه به بعد تودیگه یک #ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط