بسم رب الشهداء

بسم رب الشهداء...



تو دو امدادی بودیم
مسوول اتوبوس آقا عبدالرضا
کلی بگو و بخند کردیم بابچه ها دور همی
بعدش رفتش تو رکاب اتوبوس نشست
بعد از چنددقیقه تشنه م شد
رفتم آب بخورم دیدم داره تو دفترچه ش چیز می نویسه:
نوشته...
گناهان امروز:
زیاد خندیدن
.
.
.

به نقل از دوست و همرزم شهید مدافع حرم عبدالرضا مجیری...



شهادت جامونده هاصلوات...
دیدگاه ها (۱)

بسم رب الشهداء...آخرین وصیت سردار شهید فرشاد حسونی زاده به ه...

بسم رب الشهداء...پیام سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری به مناسبت ...

بسم رب الشهداء...هروقت بهش میگفتیم التماس دعا می خندید و می ...

بسم رب الشهداء...3شهید در یک قاب:شهید حاج حسین همدانیشهید مح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط