زنی دلم را لرزاند!
زنی دلم را لرزاند!
بی هوا گفت دوستم دارد
دلم ریخت روی دامَنَش
و گلهای دامن از خنده اش شکفتند!
زنی که دلم را لرزاند،
در آغوشِ یک بغل گل راه میرود که...
پیاده رو ها از فرطِ مستی زیرِ قدم هایش میرقصند!
گلهایی که عطرِ شعر میدهند و
چون شراب مست میکنند!
زنی که دلم را لرزاند
یک خدای زیباست!
که حرف هایم طعم نفس هایش را میدهند!
و نوشته هایم رنگِ چشمانش را دارند!
دوستش دارم،
زنی که دلم را لرزاند...
حتی اگر خیالی باشد محال!
#𝐒𝐞𝐭𝐚𝐫𝐞𝐡_𝐊𝐢𝐦𝐢𝐲𝐚
بی هوا گفت دوستم دارد
دلم ریخت روی دامَنَش
و گلهای دامن از خنده اش شکفتند!
زنی که دلم را لرزاند،
در آغوشِ یک بغل گل راه میرود که...
پیاده رو ها از فرطِ مستی زیرِ قدم هایش میرقصند!
گلهایی که عطرِ شعر میدهند و
چون شراب مست میکنند!
زنی که دلم را لرزاند
یک خدای زیباست!
که حرف هایم طعم نفس هایش را میدهند!
و نوشته هایم رنگِ چشمانش را دارند!
دوستش دارم،
زنی که دلم را لرزاند...
حتی اگر خیالی باشد محال!
#𝐒𝐞𝐭𝐚𝐫𝐞𝐡_𝐊𝐢𝐦𝐢𝐲𝐚
۱۸.۲k
۱۲ دی ۱۴۰۰