دلتنگی

دلتنگی
همچون کودکِ پابرهنه ایست
در خیابانی
پُر از هجمه ی اتومبیل ها
که هرگاه
میخواهد عرض خیابان را طی کند
اتومبیلی با بوق ممتد از مقابلش عبور میکند

و دلتنگی
هِی میماند
هِی میماند
و هِی میماند
پشتِ چراغِ قرمزی که نامش زندگیست ...
دیدگاه ها (۳)

رابطه ها سرد شددوستت دارمها گفته نشدارزوها خاک شدیک شبکه بار...

نه مراطاقتِ غربتنه تو راخاطرِ قربتدل نهادم به صبوریکه جز این...

می توان گفت: بی خیال امّا بی خیال نبود!نمی شود بود! چطور بی ...

هر زنیلبخندی داردکه فقط یک نفر آن را میفهمدو هر مردیاشکیکه ف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط