با غم انگیز ترین رنگ جهان همدردم

با غم انگیز ترین رنگ جهان همدردم
من که در چشم تو، دنبال خودم می گردم
آتشت ریخت در آغوش جهان، می سوزم
مثل یک جنگل انبوه، ولی خونسردم
جشن عریانی دریاست که من از اعماق
تا هم آغوشی امواج خبر آوردم
آنچنان می دوم از شوق که تا خانه ی تو
باد اگر پیرهنم را نبرد، نامردم!
تا کمی دست تو در دست من آرام گرفت
گردش خون تو را در رگ خود حس کردم
موقع رفتنم آنقدر سبک هستم که
اگر از در روم از پنجره بر می گردم
💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖 ♨ 💖
دیدگاه ها (۱)

دعامیڪنم برای دلهایمانبرای چشمهایمانبرای گریه وخنده هایمانمه...

پنهان ‌نکن ازچشمهایم دیدنت رادل بسته‌ام خورشیدکم تابیدنت راب...

شبیه فراموشیِ خاطرهیه سایٓم رو دیوار این کوچه هابه اینکه نفس...

عزیز ترینم یادت هست روزی عزیز ترینت بودم :) اما این روزها عج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط