گاهی اوقات فقط یه بهونه میخوام واسه بد بودن...واسه عصبانی
فقط یه بهونه میخوام...
نمیدونم چرا وقتی یاد این میوفتم که چقد سوجو رو دوس دارم بهونه واسه گریه کردنم پیدا میشه...وقتی یاد این میوفتم که چقد ادم بدی شدم بهونه برا پرخاشگریو بد بودنمم جور میشه ولی برای متنفر بودن بهونه ای ندارم...خود به خود متنفر میشم...در واقع دلیل نمیخواد...ناگهان میبینی دلیلا از دیوارا برات سرازیر میشن تا متنفر باشی...ولی نمیتونی...
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.