دستانت
دستانت
ڪه از تَنم دور میشود
دوباره پُر میشوم •••
از زخمِ حسِّ نبودن
و تاولِ دردی ڪه
تا عمقِ جانم رسوخ میڪُند
گام هایِ بی تو بودن ِ من •••
بر رویِ این سنگفرش ها
نبودنت را مدام بر قلبم
حڪّاڪی میڪُند •••
تو مثلِ معجونی
سرشار از طعمِ عشق میمانی
ڪه اشڪ هایِ شبانه ام را
مَرهم می نهی •••
و دردهایم را به یَغما میسپاری
بیا و مرا آرامم ڪُن •••
ڪه از تَنم دور میشود
دوباره پُر میشوم •••
از زخمِ حسِّ نبودن
و تاولِ دردی ڪه
تا عمقِ جانم رسوخ میڪُند
گام هایِ بی تو بودن ِ من •••
بر رویِ این سنگفرش ها
نبودنت را مدام بر قلبم
حڪّاڪی میڪُند •••
تو مثلِ معجونی
سرشار از طعمِ عشق میمانی
ڪه اشڪ هایِ شبانه ام را
مَرهم می نهی •••
و دردهایم را به یَغما میسپاری
بیا و مرا آرامم ڪُن •••
- ۴۱۵
- ۲۴ دی ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط