همه چیز از بین میرههمه چیز

همه چیز از بین میره...همه چیز!
آدم‌ها همو فراموش می‌کنند...
خاطره‌ها محو میشن...
صداها از خاطر میرن... تصویرها کدر میشن...
خونه‌ها کم‌کم متروکه میشن و بعد آجرهاشون آوار میشه...
و جاشون رو چیزهای دیگری می‌گیره...
زیبایی‌ها رو به زوال میره...جوونی جاش رو به میان‌سالیو پیری میده... اشتیاق با خستگی جا عوض می‌کنه و... همه چیز... همه چیز از بین میره...
اما من فکر می‌کنم یه چیزی هست که به همه‌ی این اومدن‌ها و رفتن‌ها می‌ارزه...
اونم "عشق" هست...
عشق درست... ردیف... میزون... یا با تعریفی بهتر:
"توانِ دوست داشتن و دوست داشته شدن".
هر دوتاش باهم.
نه یه طرفه...نه رو یه پاشنه...نه یه لنگ در هوا...نه بلاتکلیف و در تقلا...
هردوتاش باهم...دو طرفه... میزون... یه چیزی که خون رو تو قلبت پمپاژ کنه و دلیلِ بیداری هر صبحت باشه.‌..
ولی...

هنوز هم عشق هست؟
هنوز هم آدم‌ها عاشقی می‌کنند یا فقط تو قصه‌ها میشه پیداش کرد؟

کاش باشه...
کاش اگر توانی برای دوست داشتن هست، توان گفتنش هم باشه، توانِ دریافتش هم باشه،ردیف... میزون...دو طرفه...نه یه لنگ در هوا...
‌ ‌به قول یکی: کاش وقتی که باید دوست داشته شدن رو ببینیم...حواسمون جایِ دیگه نباشه...
کاش نگیم بعدا...
بعدا دیره... بعدا پیر می‌شیم...بعدا دیگه همو دوست نداریم...بعدا همه چیز از بین میره...همه‌چیز...

#بدون_مخاطـب
دیدگاه ها (۸)

خود را کشتم و درمان خود کردم...💔

باور نکنید...☺️

هواتو کردم....💔🥺#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲📿💚

خلاصه رمانم

black flower(p,316)

#شب_خاص. Part 31√ بد نبود او...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط