پاسدار شهید محمد الضاریان
پاسدار شهید محمد الضاریان از استان قزوین .
#شهدا #پاسدار_شهید_محمد_الظاریان
#شهید_محمد_الضاریان #قزوین #شهید_گمنام #شهید_خوشنام
#امامزاده_حسین_قزوین
ی از دوستان که مشکل حادی برایش پیشآمده بود، نزد من آمده و بهدنبال چاره بود مشکل دادگاهی داشت و با توجه به شکایتی که از او شده بود و حکم جلبش را هم گرفته بودند، بایستی فردایش به زندان میرفت گفت آبرویم در خطر است و نمیدونم چیکار کنم.
برایش ماجرای شهید الضاریان تعریف کردم و گفتم برو گلزار شهدا و بر سر مزار شهید انصاریان و از او بخواه که مشکلات را حل بکند. او شبانه رفته بود سر مزار شهید و از او کمک طلبیده بود فردای آن روز که پیگیر کارش شدم گفت مشکلم حل شد.
گفتم چهطوری گفت همانطور که گفتید رفتم سر مزار شهید انصاریان و مشکلم را با او درمیان گذاشتم و خواستم که کمکم کند. صبح که از خواب بیدار شدم با شاکی پروندهام تماس گرفتم که شاید رضایتش رو بگیرم، اما در کمال ناباوری دیدم او اصلاً آدم دیروز نیست و نظرش کاملاً تغییر کرده و میگوید من از شکایتم گذشتم شما هم هر طور که میتوانی بدهیات را پرداخت کن.
#شهادت #شهدا_قزوین
#شهدا #پاسدار_شهید_محمد_الظاریان
#شهید_محمد_الضاریان #قزوین #شهید_گمنام #شهید_خوشنام
#امامزاده_حسین_قزوین
ی از دوستان که مشکل حادی برایش پیشآمده بود، نزد من آمده و بهدنبال چاره بود مشکل دادگاهی داشت و با توجه به شکایتی که از او شده بود و حکم جلبش را هم گرفته بودند، بایستی فردایش به زندان میرفت گفت آبرویم در خطر است و نمیدونم چیکار کنم.
برایش ماجرای شهید الضاریان تعریف کردم و گفتم برو گلزار شهدا و بر سر مزار شهید انصاریان و از او بخواه که مشکلات را حل بکند. او شبانه رفته بود سر مزار شهید و از او کمک طلبیده بود فردای آن روز که پیگیر کارش شدم گفت مشکلم حل شد.
گفتم چهطوری گفت همانطور که گفتید رفتم سر مزار شهید انصاریان و مشکلم را با او درمیان گذاشتم و خواستم که کمکم کند. صبح که از خواب بیدار شدم با شاکی پروندهام تماس گرفتم که شاید رضایتش رو بگیرم، اما در کمال ناباوری دیدم او اصلاً آدم دیروز نیست و نظرش کاملاً تغییر کرده و میگوید من از شکایتم گذشتم شما هم هر طور که میتوانی بدهیات را پرداخت کن.
#شهادت #شهدا_قزوین
۱.۱k
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.