خواسته های یک مادر پیر: زمانی که پیر شدم،اگر هنگام غذا خو
خواسته های یک مادر پیر: زمانی که پیر شدم،اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم و یا صحبت هایم تکراری و کسل کننده است یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت را عوض کنم، برای سرگرمیت مجبور میشدم بارها داستانی را برایت تعریف کنم،وقتی بی خبر از پیشرفتهای امروز سوالاتی میکنم،با تمسخر به من ننگر،وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند،دستانت را به من بده،همانگونه که تو اولین قدمهایت را کنار من برمیداشتی،یاریم کن همانگونه که من یاریت کردم ،کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو این راه را به پایان برسانم..(قربان مهر و وفای مادر که هر چه گویم کم است وبس... سلطان وفا مادر..)....عشقمى مادر
۱.۳k
۱۴ دی ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.