چشم مست یار من میخانه می ری

� ┅─═ঊঈ🀄 ️ঊঈ═─┅ ┅─═ঊঈ🀄 ️ঊঈ═─┅ چشم مست یار من میخانه می ریزد بهم
محفل مستانه را رندانه می ریزد بهم

دل پریشان میکند امواج گیسوی نگار
تا که موی آن پری بر شانه می ریزد بهم

قطره اشکی که می غلتد ز چشمانش به ناز
از تاثر مرغ دل را لانه میریزد بهم

ای دل آن نا مهربان ,گر مهربان گردد به من
از نشاط خاطری دنیا نمی ریزد بهم

خاطر مجموع یاران را به بزم اهل دل
نا سپاسی های آن بیگانه می ریزد بهم � ┅─═ঊঈ🀄 ️ঊঈ═─┅ ┅─═ঊঈ🀄 ️ঊঈ═─┅
دیدگاه ها (۱)

دیشب دل من باز...نمک گیر شما شد...پیغام تورا دیده و.....پا گ...

این گردش چشمان تو یا غایت ناز استوین سلسله زلف تو یا عمر درا...

🌹 ✨ 🌹 ✨ 🌹 ✨ کاﺵ ﺩﺭ ﺗﻨﺪﯾﺲ ﺁﺩﻡ ﺩﻝ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻏﻢ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﻣﻨﺰﻝ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط