««دوستت دارم»»
««دوستت دارم»»
دلم تنگ بود، برای نوشتن ...
این سکوت را دوست ندارم!
بیا سکوتمان هم؛ ما را برای هم بی صدا نکند ...
بیا دست نوشته هایمان را، برای هم قطع نکنیم، برای دلمان قطع نکنیم. بخاطر هیچ چیز و هیچ کس ...
نمیگویم بمان،
بمانی و در قفس باشی، زودتر از تو جان می دهم ...
نمیگویم برو،
از تمام رفتن ها متنفرم ...
میگویم نفس بکش، خوشبخت باش، لبخند بزن که دیوانه ی لحن پر از خنده ی توام ...
حالا هر جا و با هرکی و هر زمان که باشد، دیگر مهم نیست ...
تنها تپش های قلبِ از سر آرامشت ...
دلم تنگ بود، برای نوشتن ...
این سکوت را دوست ندارم!
بیا سکوتمان هم؛ ما را برای هم بی صدا نکند ...
بیا دست نوشته هایمان را، برای هم قطع نکنیم، برای دلمان قطع نکنیم. بخاطر هیچ چیز و هیچ کس ...
نمیگویم بمان،
بمانی و در قفس باشی، زودتر از تو جان می دهم ...
نمیگویم برو،
از تمام رفتن ها متنفرم ...
میگویم نفس بکش، خوشبخت باش، لبخند بزن که دیوانه ی لحن پر از خنده ی توام ...
حالا هر جا و با هرکی و هر زمان که باشد، دیگر مهم نیست ...
تنها تپش های قلبِ از سر آرامشت ...
۱.۰k
۲۴ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.