خوشا آن رهسپر که ره پوید به سر

خوشا آن رهسپر که ره پوید به سر
که در این ره جدا گشته بسی سرها زِ تن
🌱🤍
دیدگاه ها (۲)

گاهی آرزوی چیزی را داری ولی وقتی به دستش می‌آوری، پیش خودت ف...

ماها گاهی اوقات ، ذات متکبر خودمون رو میاریم درِ خونه‌ی خدا....

سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی خطاب آمد که واثق شو، به الطا...

در ره منزل لیلی که خطرهاست در آنشرط اول قدم آن است که مجنون ...

اگر دانستمی کوی‌ات، به سر می‌آمدم سوی‌اتخوشا گر بودمی آگه ز ...

همه شب به کویت آیم به بهانه‌ی گداییکه مگر شبی ز رحمت به رخم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط