آرامم؛
آرامم؛
دارم به خیال تو راه می روم،
به حال تو قدم می زنم.
آرامم؛
دارم برای تو چای می ریزم، کمرنگ و استکان باریک، پررنگ و شکسته قلم.
آرامم؛
دارم برای تو خواب می بینم؛ خوابی خوب، خوابی خوش، خوابی پر از چشمهای قشنگ تو.
صدای جانم گفتن تو و برای تو مردن من.
آرامم؛
به خوابی پر از خیلی دوستت دارم،
پر از کجا بودی،
پر از سلام، دلم برای تو تنگ شده است.
دارم برای تو خواب می بینم.
آرامم؛
کنار تو حرف می زنم،
چای می ریزم،
دستت را می گیرم
و به سمت پاییز قدم می زنم
و دل به دریا می زنم
و به تو سلام می کنم:
سلام علاقه خوبم! علاقه جان من!
من به خیال تو آرامم.
می دانی؟
من سالهاست به دوست داشتن تو
آرامم ...
دارم به خیال تو راه می روم،
به حال تو قدم می زنم.
آرامم؛
دارم برای تو چای می ریزم، کمرنگ و استکان باریک، پررنگ و شکسته قلم.
آرامم؛
دارم برای تو خواب می بینم؛ خوابی خوب، خوابی خوش، خوابی پر از چشمهای قشنگ تو.
صدای جانم گفتن تو و برای تو مردن من.
آرامم؛
به خوابی پر از خیلی دوستت دارم،
پر از کجا بودی،
پر از سلام، دلم برای تو تنگ شده است.
دارم برای تو خواب می بینم.
آرامم؛
کنار تو حرف می زنم،
چای می ریزم،
دستت را می گیرم
و به سمت پاییز قدم می زنم
و دل به دریا می زنم
و به تو سلام می کنم:
سلام علاقه خوبم! علاقه جان من!
من به خیال تو آرامم.
می دانی؟
من سالهاست به دوست داشتن تو
آرامم ...
۷.۷k
۲۱ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.