پارت ۳🗿💔
پارت ۳🗿💔
ღ ☆ ✼ ҉ ☁️ ҉ ✼ ☆ ✼ ҉ ☁️ ҉ ✼ ☆ ღ
*ویو حلی پارتی
باز این رزی فادر داگ مست کرد💢
آیسان و مایکی هم که گمو گور شدن
نانا و چیفویو هم رفتن بالکن
توکا و واکا هم که دارن میرقصن
پس این ران کوشششششش
ران:سلام حلی ببخشید دیر شد
حلی:ااااااااااااا*داد
ترسیدم چرا عین جن ظاهر میشی😐
ران:نمد😐
حلی : عجببببب میای مسابقه؟
ران:نه نتیجه خوبی نداره حلی خودت میدونی که مست میشی.....
حلی: نکنه میترسی؟
ران:نه ولی تو......
باز شروع کرد ای خدا رزی اخلاقت رو این بدبختم تاثیر گذاشته
حلی:گردن رزی ننداز بیا دیگه اینجا بشین
*نکته:ران و حلی تا جون داشتن مست کردن الان حلی بدبخت کاراش دست خودش نیست😐😂
حلی: پیشی کوشولو من کیه؟
ران:منننننننننننننننننن
حلی: پیشی کوشولو
ران:این پیشی کوشولو اجازه داره ببوستت؟
حلی:آ..ره*سرخخخخخخخخخخخخخ
ران:مرسی لیدی
*ویو رز...چیزه نویسنده
ران حلی رو نشوند روی پاش شروع کرد به وحشیانه بوسیدن حلی(اووووووووو😂)
هردو نفس کم آوردن از هم جدا شدن بعد ران شروع کرد روی گردن حلی مارک گذاشت (عکس لباسامونو میزارم)
ران که کارش تموم شد حلی رو از روی پاش بلند کرد رفتن تا برقصن
*ویو دخترا
توکا: عرررررررر فکرت عالی بود رزی ولی حلی بفهمه پاره ایم
رزی:هاهاهاهاها
نانا:عژب کیسی رفتنااا بدبخت حلی که کل گردنش کبود شد😂💔
رزی:آره کیسشون خیلی ژذاب بود
آیسان:آره الانم خیلی خوب میمیرقصن
نانا نانا داداشو نگا داره با زنش میرقصه😂
نانا:چیفویووووووووووووووووو
چیفویو:باجی سان کمککککککک
آیسان: ای دلم خنک شد😐💔
نانا:افتخار میدید بانوی من؟*داره ادای رانو در میاره
رزی:البته ددی ران*داره ادای حلی رو در میاره
نانا و رزی:جررررررررررررررر
و بعله شب پارتی با بهم رسیدن رانو حلی تمام شد😐😂
*ویو خونمون🗿😂😂😂😂
رزی:حلییییییییییی گوه خوردمممممم
حلی:فادرررررررداگگگگگگگگگگگگ
رزی:ناناااااااااااا توکاااااااااااا ایسااااااااا کمککککگگگگگگگ
همه:حقته
رزی:برای تک تکتون دارمممممم آخخخخخخخخخخخ کونممممممم
نانا و آیسان: دنپایی ننمون دست حلی چیکار میکنه🗿💔
اینم برای حلی که صبر نداشت😐💔😂😂😂😂
ღ꧁ღ╭⊱ꕥ ☆══✿══☆ ꕥ⊱╮ღ꧂ღ
تا پارتی دیگر خداحافظ😉🗿
ღ ☆ ✼ ҉ ☁️ ҉ ✼ ☆ ✼ ҉ ☁️ ҉ ✼ ☆ ღ
*ویو حلی پارتی
باز این رزی فادر داگ مست کرد💢
آیسان و مایکی هم که گمو گور شدن
نانا و چیفویو هم رفتن بالکن
توکا و واکا هم که دارن میرقصن
پس این ران کوشششششش
ران:سلام حلی ببخشید دیر شد
حلی:ااااااااااااا*داد
ترسیدم چرا عین جن ظاهر میشی😐
ران:نمد😐
حلی : عجببببب میای مسابقه؟
ران:نه نتیجه خوبی نداره حلی خودت میدونی که مست میشی.....
حلی: نکنه میترسی؟
ران:نه ولی تو......
باز شروع کرد ای خدا رزی اخلاقت رو این بدبختم تاثیر گذاشته
حلی:گردن رزی ننداز بیا دیگه اینجا بشین
*نکته:ران و حلی تا جون داشتن مست کردن الان حلی بدبخت کاراش دست خودش نیست😐😂
حلی: پیشی کوشولو من کیه؟
ران:منننننننننننننننننن
حلی: پیشی کوشولو
ران:این پیشی کوشولو اجازه داره ببوستت؟
حلی:آ..ره*سرخخخخخخخخخخخخخ
ران:مرسی لیدی
*ویو رز...چیزه نویسنده
ران حلی رو نشوند روی پاش شروع کرد به وحشیانه بوسیدن حلی(اووووووووو😂)
هردو نفس کم آوردن از هم جدا شدن بعد ران شروع کرد روی گردن حلی مارک گذاشت (عکس لباسامونو میزارم)
ران که کارش تموم شد حلی رو از روی پاش بلند کرد رفتن تا برقصن
*ویو دخترا
توکا: عرررررررر فکرت عالی بود رزی ولی حلی بفهمه پاره ایم
رزی:هاهاهاهاها
نانا:عژب کیسی رفتنااا بدبخت حلی که کل گردنش کبود شد😂💔
رزی:آره کیسشون خیلی ژذاب بود
آیسان:آره الانم خیلی خوب میمیرقصن
نانا نانا داداشو نگا داره با زنش میرقصه😂
نانا:چیفویووووووووووووووووو
چیفویو:باجی سان کمککککککک
آیسان: ای دلم خنک شد😐💔
نانا:افتخار میدید بانوی من؟*داره ادای رانو در میاره
رزی:البته ددی ران*داره ادای حلی رو در میاره
نانا و رزی:جررررررررررررررر
و بعله شب پارتی با بهم رسیدن رانو حلی تمام شد😐😂
*ویو خونمون🗿😂😂😂😂
رزی:حلییییییییییی گوه خوردمممممم
حلی:فادرررررررداگگگگگگگگگگگگ
رزی:ناناااااااااااا توکاااااااااااا ایسااااااااا کمککککگگگگگگگ
همه:حقته
رزی:برای تک تکتون دارمممممم آخخخخخخخخخخخ کونممممممم
نانا و آیسان: دنپایی ننمون دست حلی چیکار میکنه🗿💔
اینم برای حلی که صبر نداشت😐💔😂😂😂😂
ღ꧁ღ╭⊱ꕥ ☆══✿══☆ ꕥ⊱╮ღ꧂ღ
تا پارتی دیگر خداحافظ😉🗿
۳.۹k
۰۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.