دامن آلوده و بار گناه آورده ام
دامن آلوده و بار گناه آوردهام
گر چه آهی در بساطم نیست آه آوردهام
هر که بودم هر که هستم با کسی مربوط نیست
بر امام مهربان خود پناه آوردهام
هر که آرد تحفهای در محضر مولای خود
من دو دست خالی و کوه گناه آوردهام
در کرم شه را گدا باید گدا را نیز شاه
من گدا دست گدایی سوی شاه آوردهام
بر کبوترهای صحنت هدیه ناقابلی است
گندم اشکی که در این بارگاه آوردهام
نالهام در سینه، اشگم در بصر، سوزم به دل
نامهای چون دود آه خود سیاه آوردهام
▪ ️شهادت امام رئوف، شمس الشموس، غریب الغربا، معین الضعفا؛ حضرت رضا(ع) تسلیتباد
گر چه آهی در بساطم نیست آه آوردهام
هر که بودم هر که هستم با کسی مربوط نیست
بر امام مهربان خود پناه آوردهام
هر که آرد تحفهای در محضر مولای خود
من دو دست خالی و کوه گناه آوردهام
در کرم شه را گدا باید گدا را نیز شاه
من گدا دست گدایی سوی شاه آوردهام
بر کبوترهای صحنت هدیه ناقابلی است
گندم اشکی که در این بارگاه آوردهام
نالهام در سینه، اشگم در بصر، سوزم به دل
نامهای چون دود آه خود سیاه آوردهام
▪ ️شهادت امام رئوف، شمس الشموس، غریب الغربا، معین الضعفا؛ حضرت رضا(ع) تسلیتباد
۲.۲k
۰۶ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.