مادر شهید بیاضی میگفتن هر دفعه که میخواستن از خونه برن بی

مادر شهید بیاضی میگفتن هر دفعه که میخواستن از خونه برن بیرون و برن به سوریه وقتی از زیر قرآن ردش میکردم یه صفحه از قرآن رو باز میکرد و واسم میخوند و ترجمه میکرد و این دفعه آخری وقتی قرآنو باز کرد بلافاصله قرآنو بست و من گفتم چی شد و بهم گفت ناراحت نمیشی منم گفتم نه شهید گفتش که این دفعه شهید میشم و رفت و شهید شد....

شهادت مرگ مردان خداست

حاج سعید شهادتت مبارک

عکس : راهیان نور اسفند 94
دیدگاه ها (۱)

تشیع شهید سعید بیاضی زاده دیشب در کنار حرم حضرت زینب (س)مبار...

دو دوست یکی شهید و یکی جانبازطلبه هایی بی ادعا

حاج سعید شمام رفتی تنهاییکلی کار باهات داشتمااین رسمش نبود🔻 ...

حاج سعید چقد خوب بود اون روزای با شما😢 😢 😢 😢 😢 😢 چِقَدَر بچه...

𝚙𝚊𝚛𝚝7ویو ات سرمو برگردوندم که با صورت درهم ریخته کوک مواجه ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط