من گرفتار سه تن یوسف شیرین سخنم

مَن گرفتارِ سه تَن یوُسُفِ شیرین سُخنمْ

خاکِ نَعلِینِ اَباالفَضلُ و حُسینُ و "حَسَنَم"
ابر...
و باد...
و مَه...
و خورشید...
و فََلک...
یک٘ شِع٘ر اَس٘ت....

هَر نَسیم حَرَمِ کربُبلا را... عشق است
دیدگاه ها (۲)

برف سفید و گنبد زردت چه دلرباستعرش خدا به مشهدت غبطه میخوردص...

مراسم شب رحلت پیامبر اکرمهیئت بین الحرمین طهرانورزشگاه شهید ...

السلام علیک یا مظلوم ابن مظلوم ...مثل حسین شاعر و نقاش و روض...

گفتم بقیع و خون به دل واژه ها شدپر زد کبوتری و چه گرد و خاکی...

صید و دام و صیاد

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط