برشی از یک کتاب
#برشی_از_یک_کتاب
به انتهای دوستی ام با او نزدیک می شدم. در مدت دوستیمان، زیبایی های کمیابی را باهم شریک شدیم. چون دو آینه که مدام در حال انعکاس همدیگرند، ما در یکدیگر ابدیت را به تماشا نشستیم.
اما بالاخره روزی فرا می رسد که دایره می چرخد و دوران تمام می شود!
هر زمستانی بهاری و هر بهار، پایانی دارد!
در جایی که عشق است، دیر یا زود، جدایی هم هست..
#الیف_شافاک
از کتاب: ملت عشق
به انتهای دوستی ام با او نزدیک می شدم. در مدت دوستیمان، زیبایی های کمیابی را باهم شریک شدیم. چون دو آینه که مدام در حال انعکاس همدیگرند، ما در یکدیگر ابدیت را به تماشا نشستیم.
اما بالاخره روزی فرا می رسد که دایره می چرخد و دوران تمام می شود!
هر زمستانی بهاری و هر بهار، پایانی دارد!
در جایی که عشق است، دیر یا زود، جدایی هم هست..
#الیف_شافاک
از کتاب: ملت عشق
۱.۵k
۱۲ آبان ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.