قصه ازهرکجا شروع بشود مهم نیست, همیشه همه چیزبا تو تمام م
قصه ازهرکجا شروع بشود مهم نیست, همیشه همه چیزبا تو تمام میشود.پاییزطلایی برگ ریز هم.
شانه که میکنی موی پاییز را,هلاک انگشت هایت میشوم,دلم شانه می خواهد... شانه هایت را.گفته بودی که آبشار بلند و سیاه رنگ یلدا را دوست داری.من هم که دلم پی حرف توست.... موهایم را نه رنگ کرده ام نه کوتاه. حالا هزار قیچی دندان تیز کرده اند برای موهایم.مرا که میشناسی...سرم برود عهدم نمیرود.
هزار پاییزهم بگذرد کمین میکنم سرراه خیالت شاید ببافی ام به روحت,به قلبت , به خیالت,... میدانم تو توانایی بافتن نشدنی ترین زوج ها راداری...واقعیت من و خیال تنت را....
شانه که میکنی موی پاییز را,هلاک انگشت هایت میشوم,دلم شانه می خواهد... شانه هایت را.گفته بودی که آبشار بلند و سیاه رنگ یلدا را دوست داری.من هم که دلم پی حرف توست.... موهایم را نه رنگ کرده ام نه کوتاه. حالا هزار قیچی دندان تیز کرده اند برای موهایم.مرا که میشناسی...سرم برود عهدم نمیرود.
هزار پاییزهم بگذرد کمین میکنم سرراه خیالت شاید ببافی ام به روحت,به قلبت , به خیالت,... میدانم تو توانایی بافتن نشدنی ترین زوج ها راداری...واقعیت من و خیال تنت را....
۱.۲k
۰۵ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.