پسرم: بابایی؟
پسرم: بابایی؟
اقامون: بنال توله
پسرم: إإإ بابایی پس بالاخره مامانی توله اس یا من؟!
اقامون با خنده: خب تو توله ی کوچولویی مامانی یکم بزرگتره
پسرم: پس بابایی توهم توله ی بزرگی؟
اقامون درحالی ک از خنده قرمز شده با اخم مصنوعی: برو تو اتاقت تا لهت نکردم توله کوچولو
پسرم با نیم وجب قدش: خب باشه اما بعدا باید در این مورد اخفلاتمونو حل کنیم
اقامون با خنده: بچه اون ک تو میگی اختلافه..مجبوری گنده گنده حرف بزنی اخه؟
پسرم: خب بابایی خواستم مث تو توله ی بزرگ باشم 😋
اقامون درحالی ک دنبال پسر نیم وجبیمونه: مگه دستم بهت نرسه کره خر
پسرم درحالی ک میدوه پشت سر من: ماماانییی کره خر بزرگه میخواد منو بزنه😐 😮
اقامون: بنال توله
پسرم: إإإ بابایی پس بالاخره مامانی توله اس یا من؟!
اقامون با خنده: خب تو توله ی کوچولویی مامانی یکم بزرگتره
پسرم: پس بابایی توهم توله ی بزرگی؟
اقامون درحالی ک از خنده قرمز شده با اخم مصنوعی: برو تو اتاقت تا لهت نکردم توله کوچولو
پسرم با نیم وجب قدش: خب باشه اما بعدا باید در این مورد اخفلاتمونو حل کنیم
اقامون با خنده: بچه اون ک تو میگی اختلافه..مجبوری گنده گنده حرف بزنی اخه؟
پسرم: خب بابایی خواستم مث تو توله ی بزرگ باشم 😋
اقامون درحالی ک دنبال پسر نیم وجبیمونه: مگه دستم بهت نرسه کره خر
پسرم درحالی ک میدوه پشت سر من: ماماانییی کره خر بزرگه میخواد منو بزنه😐 😮
۴.۶k
۲۲ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.