پسر میخوام باهات بهم بزنم
+پسر : میخوام باهات بهم بزنم ...
-دختر : چی ؟؟؟
+واضح گفتم ... میخوام برم زندگیمو بسازم !
-زندگیت!! مگه نمیگفتی من زندگیتممم ...
+اره ولی الان زندگیم از تو مهم تره ...
- پس این چن سال چی میشهـ؟
+ این لوس بازیا جدی نیس ... ادم یکار جدی میکنه اگه بخواد با طرف ازدواج کنهـ!
-اخه چرااا ؟؟؟
+بیا همون کافه همیشگی ساعت ۵ میخوام گردند بندی که بهم دادیو و خودتم ازش داری و پس بدم بهت ...
-باش ...
.
.
.
چن ساعت بعد دختر با یه دست مشت شده و لیوان اب جلوش توی کافه ...
پسره خیلی شیک و خوش تیپ که معلومه خیلی به خودش رسیده وارد کافه میشه ...
عطرش توی فضا پخش میشه همون عطری که دختره براش گرفته بود ...
دختره نفسشو تو سینه حبس میکنه ...
با چشای سیاه و گود رفته نگاش میکنه ...
پسر تا میبینش قیافش تو هم میرعـ ...
+سلام !
-هه سلاممم !!!
+گریه کردی ؟
-برات مهمهـ ؟
+سوال منو با سوال جواب ندعـ !
- خوش تیپ کردی ... این زندگیت یه نفر دیگهـ نیس ...
+ زدی به هدف ... میدونم باهوشی !
گارسون میاد : چیزی میل دارین ؟
+دوتا چایی و یه کیک روز ...
-من هیچی نمیخورم ...
+بره زندگیم میخوام بگیرم !
-پس باهاش قرار داری ...
+ارعـ
دختری با حالتی عصبی
-چجوری این ده سالو میتونی فراموش کنی...
+ میتونم به جرات بگم بهترین سالای عمرم بود ...
دختر مشت بستشو بیشتر فشار میده ...
+ ولی الان وقتشه به زندگیم سرو سامون بدم
گردند بندو در میاره و میزاره رو میز ...
-واقعا میخوای بریییی؟
+اره این رابطه وقتشه تموم بشهـ ...
-واقعا میخوای تمومش کنی ؟
+چن بار بهت بگم ارعـ ...
دختر مشتشو باز میکنهـ ! دو تا قرص !
میزاره تو دهنش ! و اب میخورعـ ...
+چی خوردیییییی؟؟؟؟؟
-تو که برات مهم نیس
+عوضیییی میگم چه قرصی خوردی؟؟
پسر پا میشه میاد رو به روش صندلیشو میچرخونه داد میزنه سرش چی خوردی؟؟؟؟
-ق ق قر ص ببرنج ج
دختر اشک تو چشاشهـ
پسر مات و حیرون نگاش میکنهـ
ادمای توی کافهـ ترسون نگاه میکنن ...
اشک پسر در میاد و میاد پایین روی گونش ...
دختر با بغض ،
-تو که برات مهم نی زندگیم گریه نکن .... من واقعا بدون تو نمیتونم ...
برو با جدیدعـ زندگیتو بساز تازه داماد:)...
+ لعنتی چه غلطی کردییییی پاشو بریم بیمارستاننن روانی همش شوخی بود ! من امکان نداره با کسی جز تو اینجا قرار بزارم ... میخواستم رابطمون تموم بشه تا بتونم ازت خواستگاری کنم ...
دختر ترسیده و میخکوب فقط به پسره نگاه میکنهـ ..
پسره یه جعبه کوچیک قرمزه میده به دختره و بلندش میکنه میبرتش بیرون از کافهـ ...
میزارش تو ماشین ...
دختر ترسیده و لرزون فرو میره تو صندلی ماشین ...
پسره سوار میشه ... تا بیمارستان جفتشون گریه میکنن
-من نمیخوام بمیرممم
+منمم نمیخوام بمیری واس چی خوردیششش ... فقط اگه دو دقیقه صبر میکردی ... من دلم نمیومد اذیتت کنم
پا رو گاااز
هق هق دختر
سرفهـ خون ، دستش جلو صورتش
+اییی خدااا
جسد دخترو سفت بغل میکنه و گریه میکنهـ ...
پرستا را و دکترا که این صحنه ها رو دیده بودن سعی میکنن پسره رو اروم کنن تا اجازه بده جسد دختره رو ببرن سرد خونهـ ..
پسره اجازه نمیده و از اتاق بیرونشون میکنهـ
انگشترو دوباره دست دختره میکنهـ
+تو همیشه زندگیه من میمونی...
.
.
.
-دختر : چی ؟؟؟
+واضح گفتم ... میخوام برم زندگیمو بسازم !
-زندگیت!! مگه نمیگفتی من زندگیتممم ...
+اره ولی الان زندگیم از تو مهم تره ...
- پس این چن سال چی میشهـ؟
+ این لوس بازیا جدی نیس ... ادم یکار جدی میکنه اگه بخواد با طرف ازدواج کنهـ!
-اخه چرااا ؟؟؟
+بیا همون کافه همیشگی ساعت ۵ میخوام گردند بندی که بهم دادیو و خودتم ازش داری و پس بدم بهت ...
-باش ...
.
.
.
چن ساعت بعد دختر با یه دست مشت شده و لیوان اب جلوش توی کافه ...
پسره خیلی شیک و خوش تیپ که معلومه خیلی به خودش رسیده وارد کافه میشه ...
عطرش توی فضا پخش میشه همون عطری که دختره براش گرفته بود ...
دختره نفسشو تو سینه حبس میکنه ...
با چشای سیاه و گود رفته نگاش میکنه ...
پسر تا میبینش قیافش تو هم میرعـ ...
+سلام !
-هه سلاممم !!!
+گریه کردی ؟
-برات مهمهـ ؟
+سوال منو با سوال جواب ندعـ !
- خوش تیپ کردی ... این زندگیت یه نفر دیگهـ نیس ...
+ زدی به هدف ... میدونم باهوشی !
گارسون میاد : چیزی میل دارین ؟
+دوتا چایی و یه کیک روز ...
-من هیچی نمیخورم ...
+بره زندگیم میخوام بگیرم !
-پس باهاش قرار داری ...
+ارعـ
دختری با حالتی عصبی
-چجوری این ده سالو میتونی فراموش کنی...
+ میتونم به جرات بگم بهترین سالای عمرم بود ...
دختر مشت بستشو بیشتر فشار میده ...
+ ولی الان وقتشه به زندگیم سرو سامون بدم
گردند بندو در میاره و میزاره رو میز ...
-واقعا میخوای بریییی؟
+اره این رابطه وقتشه تموم بشهـ ...
-واقعا میخوای تمومش کنی ؟
+چن بار بهت بگم ارعـ ...
دختر مشتشو باز میکنهـ ! دو تا قرص !
میزاره تو دهنش ! و اب میخورعـ ...
+چی خوردیییییی؟؟؟؟؟
-تو که برات مهم نیس
+عوضیییی میگم چه قرصی خوردی؟؟
پسر پا میشه میاد رو به روش صندلیشو میچرخونه داد میزنه سرش چی خوردی؟؟؟؟
-ق ق قر ص ببرنج ج
دختر اشک تو چشاشهـ
پسر مات و حیرون نگاش میکنهـ
ادمای توی کافهـ ترسون نگاه میکنن ...
اشک پسر در میاد و میاد پایین روی گونش ...
دختر با بغض ،
-تو که برات مهم نی زندگیم گریه نکن .... من واقعا بدون تو نمیتونم ...
برو با جدیدعـ زندگیتو بساز تازه داماد:)...
+ لعنتی چه غلطی کردییییی پاشو بریم بیمارستاننن روانی همش شوخی بود ! من امکان نداره با کسی جز تو اینجا قرار بزارم ... میخواستم رابطمون تموم بشه تا بتونم ازت خواستگاری کنم ...
دختر ترسیده و میخکوب فقط به پسره نگاه میکنهـ ..
پسره یه جعبه کوچیک قرمزه میده به دختره و بلندش میکنه میبرتش بیرون از کافهـ ...
میزارش تو ماشین ...
دختر ترسیده و لرزون فرو میره تو صندلی ماشین ...
پسره سوار میشه ... تا بیمارستان جفتشون گریه میکنن
-من نمیخوام بمیرممم
+منمم نمیخوام بمیری واس چی خوردیششش ... فقط اگه دو دقیقه صبر میکردی ... من دلم نمیومد اذیتت کنم
پا رو گاااز
هق هق دختر
سرفهـ خون ، دستش جلو صورتش
+اییی خدااا
جسد دخترو سفت بغل میکنه و گریه میکنهـ ...
پرستا را و دکترا که این صحنه ها رو دیده بودن سعی میکنن پسره رو اروم کنن تا اجازه بده جسد دختره رو ببرن سرد خونهـ ..
پسره اجازه نمیده و از اتاق بیرونشون میکنهـ
انگشترو دوباره دست دختره میکنهـ
+تو همیشه زندگیه من میمونی...
.
.
.
- ۹.۲k
- ۰۷ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط