پاییز شد به حرمت مادر بهار ما

پاییز شد به حرمت مادر بهار ما
اصلا ًفدای فضه ی او روزگار ما

خرجیِّ عیدمان همه اش خرج روضه شد
نذر عزای فاطمه دار و ندار ما

مردم اگر به جامه ی نو فخر میکنند
پیراهن سیاه عزا افتخار ما

اعضای خانواده ی مان را می آوریم
باشد سیاه لشگر بزم اش تبار ما

امروز اگر ب مجلس صدیقه سر زنیم
سر میزند به خانه ی قبر و مزار ما

پیگیر کار روضه ی زهرا اگر شویم
پیش خدا پیش رَوَد کار و بار ما

اینجا برای سینه زدن جایمان کم است
محشر میان حجره ی زهرا قرار ما

وقتی برای مادرمان سینه میزنیم
فوراً گرفته میشود از دل غبار ما

ما داغ دیده ایم که فریاد میزنیم
خرده نگیر بر غم و داد و هوار ما

گریه کنید مادر ما بی گناه بود
ناله کنید مادر ما پا به ماه بود...
دیدگاه ها (۴)

‌‌جنس دل، از شیشه‌س و با کوچکترین تلنگری خواهد شکست‌منتظر ام...

به نام خدا . شهادت مادرم زهرا سلام الله علیها افسانه نیست. ....

#خواص_بی_بصیرت #ولایت #حق_پایدار_است. #نحن_صامدون

شروع یک غزل باشد ردیفش با نیفتاده میان بستر افتاده ولی از پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط