کاری از دستم بر نمی آید
کاری از دستم بر نمی آید.
حنایِ قول دادَنَم هم که پیش روی تو رنگی ندارد،
مینشینم کنار سجاده،
تسبیح را می گیرم و
برایَت "وَاِن یَکاد"... می خوانم...
مادرجان همیشه میگفت: برایِ سلامتیِ عزیزانت دعا کن!
و تو، عزیزترین هستی برای من!
سلام! تو را میخوانم و قند در دلم آب میشود!
اللهم عجل لولیک الفرج
حنایِ قول دادَنَم هم که پیش روی تو رنگی ندارد،
مینشینم کنار سجاده،
تسبیح را می گیرم و
برایَت "وَاِن یَکاد"... می خوانم...
مادرجان همیشه میگفت: برایِ سلامتیِ عزیزانت دعا کن!
و تو، عزیزترین هستی برای من!
سلام! تو را میخوانم و قند در دلم آب میشود!
اللهم عجل لولیک الفرج
- ۶۱۱
- ۰۵ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط