🍊 عاشقانه های پرتقالی 🍊
🍊بین خودمون بمونه ولی از زیر پرتقال ها که رد می شدی نگاهت کردم ...
🍊انگار هرکدام خودشان را می کشیدند به شاخه های خشک و پوستشان را خراش می دادند که عطرشان به مشامت برسد و تو از خوشحالی چشم هایت را ببندی.
🍊بعد نَخل ها سر خم می کردند که آفتاب روی آرامشت نتابد و باران هلالِ صورتت را تَر نکند.
🍊آن وقت شبنم ها می آمدند و سنجاقک ها بال می زدند و من که دورتر ایستاده بودم زندگی را می دیدم که فقط همان چندلحظه به جریان افتاده بود …
🍊زندگیتون پر از عطر پرتغال، مهمونی و عید 🤲
💥 متن از :
https://minevisam.com
🍊انگار هرکدام خودشان را می کشیدند به شاخه های خشک و پوستشان را خراش می دادند که عطرشان به مشامت برسد و تو از خوشحالی چشم هایت را ببندی.
🍊بعد نَخل ها سر خم می کردند که آفتاب روی آرامشت نتابد و باران هلالِ صورتت را تَر نکند.
🍊آن وقت شبنم ها می آمدند و سنجاقک ها بال می زدند و من که دورتر ایستاده بودم زندگی را می دیدم که فقط همان چندلحظه به جریان افتاده بود …
🍊زندگیتون پر از عطر پرتغال، مهمونی و عید 🤲
💥 متن از :
https://minevisam.com
۴.۸k
۰۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.