زنم سیاسی بود
زنم سیاسی بود
و دست های ظریفش به جای دستانم
همیشه ملتمس میله های زندان بود.
کسی که عشق برایش حماقت آور شد
به قول فرخزاد
به جمع فاضله های فکور فضل نما
همیشه دلخوش بود.
هنوز مثل پسر بچه ها به دیدارش
بهانه می گیرم.
از اولش به خدا جای عطر شب بوها
تمام باغچه مان بوی روزنامه گرفت
و روز آخر،کیفش پر از عقیده حزب
و چشم های قشنگش به آسمان پر زد
به سوی آزادی -این دروغ تاریخی-
که هیچ وقت به روی زمین نمی آمد .
همیشه شب ها
در پشت پنجره
تنها
به انتظارش تا صبح،عشق می خواندم
ولی نیامد...
تا...
خبر رسید:زنت پای جوخه تیر است.
به قامت یک مرد
نه گریه کرد و نه خندید
مست ایمان بود
زنم چه مرد برای عقیده اش جان داد
کداممان به کجا اشتباه می رفتیم!؟
وعشق با نفرینی همیشگی می گفت
زنم سیاسی بود
#شعر #ادبیات #شاعر
#مهدی_نیکبخت #زنم_سیاسی_بود
#سیاست #سیاسی
#زن #زن_سیاسی #هما_دارابی
و دست های ظریفش به جای دستانم
همیشه ملتمس میله های زندان بود.
کسی که عشق برایش حماقت آور شد
به قول فرخزاد
به جمع فاضله های فکور فضل نما
همیشه دلخوش بود.
هنوز مثل پسر بچه ها به دیدارش
بهانه می گیرم.
از اولش به خدا جای عطر شب بوها
تمام باغچه مان بوی روزنامه گرفت
و روز آخر،کیفش پر از عقیده حزب
و چشم های قشنگش به آسمان پر زد
به سوی آزادی -این دروغ تاریخی-
که هیچ وقت به روی زمین نمی آمد .
همیشه شب ها
در پشت پنجره
تنها
به انتظارش تا صبح،عشق می خواندم
ولی نیامد...
تا...
خبر رسید:زنت پای جوخه تیر است.
به قامت یک مرد
نه گریه کرد و نه خندید
مست ایمان بود
زنم چه مرد برای عقیده اش جان داد
کداممان به کجا اشتباه می رفتیم!؟
وعشق با نفرینی همیشگی می گفت
زنم سیاسی بود
#شعر #ادبیات #شاعر
#مهدی_نیکبخت #زنم_سیاسی_بود
#سیاست #سیاسی
#زن #زن_سیاسی #هما_دارابی
۵.۵k
۲۸ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.