داستانشب

#داستان_شب...



مردی به دندان پزشک خود تلفن می کند و به خاطر وجود حفره بزرگی در یکی از دندان هایش از او وقت می گیرد.
موقعی که مرد روی صندلی دندان پزشکی قرار می گیرد، دندان پزشک نگاهی به دندان او می اندازد و می گوید: نه یک حفره بزرگ نیست! خوردگی کوچکی است که الان برای شما پر می کنم.
مرد می گوید: راستی؟
موقعی که زبانم را روی آن می مالیدم احساس می کردم که یک حفره بزرگ است!

دندان پزشک با لبخندی بر لب می گوید:
این یک امر طبیعی است،
چون یکی از کارهای زبان اغراق است.

نگذارید زبان شما از افکارتان جلوتربرود...

#شبتون_شاد...
دیدگاه ها (۴)

#فال_روزانه...#فال_حافظ... پنجشنبه 16 فروردین 97فال روزانه م...

#فال_روزانه...#فال_حافظ... پنجشنبه 16 فروردین 97فال روزانه م...

#بدانیم...درمیان چوپانان صدای "هِر" برای طلبیدن گوسفندان و "...

دلم میخواهدتمام شهر را نگهبان خـــودم کنمآن لحظه که تــو بات...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط