دکترم تجویز کرده شعر درمانی کنم

دکترم تجویز کرده شعر درمانی کنم
رو به روی چشم‌های تو غزلخوانی کنم
.
 شعر فروردینی و اردیبهشتی منع کرد
گفت باید نسخه را پاییز و آبانی کنم
.
 او خودش تاکیدکرده محضر چشمان تو
دیده را وقت سرودن خیس و بارانی کنم
.
تا که من بهره برم از گرمی آغوش تو...
برخی از قافیه‌ها را من زمستانی کنم
.
 گفت باید سرزده راهی شوی در خانه‌ام 
من تو را بی دعوتی دعوت به مهمانی کنم!
.
یک غزل کافیست آن را سر ببرم بهر تو
من همان یک راس را پای تو قربانی کنم
.
گفت بایدروبه روی تو بریزد خون او...؟!!
قبله‌ام یعنی شوی تو، نامسلمانی کنم....
.
 پس بیا ای قبله من تا بخوانم یک دعا
روبه روی چشم‌های تو غزلخوانی کنم...
دیدگاه ها (۵)

گاهی برای خودت پزشک باشکمی قرص خنده تجویز کنهر شش ساعت یک با...

مهم نیست ظاهر یک زن چه شکلی است....!و چگونه به نظر می رسد، ز...

راست گفتی سهراب من هم در تردیدم ....من در این عرصه آغشته ب ...

کیلومتــرها حرف دارم امــادرسکوت رکــوردهمــه راشکستــــه ام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط