پارت دو

پارت دو 💔😂
خب دازای وارد میشود😶🗿
چویا سرخ میشهههه زیر لبش میگه(عوضی چرا اومدی🔪🗿)
سوجین:سلام دازای کون😄
دازای : سلام سوجین چان خوبی😄🔪
دازای : سلام چویا با خنده زیر زیرکی🗿😄
چویا: س س س لام خوبی🗿😶
سوجین: دازای کون میگم چویا یزره امشب عجیبه تو میدونی چی شده؟ 🤨
چویا زیر لب خیلی اروم: د د ا زای جرعت داری بگو😁🍺
دازای: خب راستش رو بخوای چویا دو شیشه شراب خورده 😁🍺
چویا: انتقاممو میگیرم عوضی😀💢
سوجین: چوچوووووووووووووو🤯💢
چویا : ب ب له(قورت دادن اب گلو)
سوجین: چویا قول دادی روز جشن شراب نخوری بعد دو تااا شیشهععهه🤯🤯🤯💢💢

چویا که میخواست خودشو توجیح کنه یدفعه دو نفره مافیایی به سوجین نگاه میکردن و میخندیدن که یدفعه چویا میره و میگه: عوضی ها دارید به چی میخندید😀💢 که یدفعه با قدرتش میکوبونتشون به دیوار😁🍺

ادامه ۱۰ لایک😁🍺
دیدگاه ها (۹)

دلم برای تاکه میسوزه😢💔سوال پست تاکه رو دوس داری؟ زیاد نه ولی...

اولین ادیتم میدونم گند زدم🗿🤗#شیطان_کش #mbti

دازای🍦🗿 سوال پست: دازای یا چویا؟ من چویا🍦🗿 #دازای

سناریو سگ های ولگرد بانگو پارت یک🗿🍓خب داستان از اینجا شروع م...

HENTAI :: SUKUKU

وقتی حشر////ی میشه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط