ان روزها
اين روزها
آدم دلش همينطورى تنگ مى شود
براى هرچه كه نيست
براى پيوستگى نگاه ها ، حقيقت چشم ها
شادمانى سكوت
به وقتِ لحظه تحويلِ آغوش ها
دست ها ، كلاويه ها ، لبخند ها
يا مُقلب القلوب ِبوسه ها
يا مُحول الحولِ اشك ها
پاييزها ، زمستان ها
ها كردن به بخار شدن اندوه ها
يا مُدبر اليلِ جدايى ها
همان ها كه نيستند به حَوِل حالَنا
و
هرچه كه هست را نيست مى كنند...
| سجاد افشاريان |
٨ بهمن ١٣٩٨ / تهران
#شعر #شعر_نو #عاشقانه
آدم دلش همينطورى تنگ مى شود
براى هرچه كه نيست
براى پيوستگى نگاه ها ، حقيقت چشم ها
شادمانى سكوت
به وقتِ لحظه تحويلِ آغوش ها
دست ها ، كلاويه ها ، لبخند ها
يا مُقلب القلوب ِبوسه ها
يا مُحول الحولِ اشك ها
پاييزها ، زمستان ها
ها كردن به بخار شدن اندوه ها
يا مُدبر اليلِ جدايى ها
همان ها كه نيستند به حَوِل حالَنا
و
هرچه كه هست را نيست مى كنند...
| سجاد افشاريان |
٨ بهمن ١٣٩٨ / تهران
#شعر #شعر_نو #عاشقانه
- ۸.۳k
- ۱۶ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط