جرعه ای دیگر ...
🍁 جرعه ای دیگر 🍁 دستِ دامانت شوم تا که مرا یاری کنی
وارهانی از قفَس، آزاد از زاری کنی
مانده او، آبِ حیاتم یکسره مرداب شد
سد شِکن از راهِ دل تا رود را جاری کنی «ابوالقاسم عبدالهیان، صد برگ کاهی»
وارهانی از قفَس، آزاد از زاری کنی
مانده او، آبِ حیاتم یکسره مرداب شد
سد شِکن از راهِ دل تا رود را جاری کنی «ابوالقاسم عبدالهیان، صد برگ کاهی»
- ۵۰۶
- ۲۵ آبان ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط