گفته بود اولینش من هستم

گفته بود اولینَ‌ش "من" هستم

باورش کردم

افتخار هم میکردم

اولینِ کسی بودن

آخ که عجب لذتی دارد

آهنگ گوش میکردیم

بغض میکرد...

کافه میرفتیم، بغض میکرد...

قدم میزدیم، بغض میکرد...

حتی لحظه ای هم که بوسیدمش،

بغض کرد...

یک جای کار می لنگید

من شبیهِ اولین ها نبودم!!!!!!!!!!!!
دیدگاه ها (۱)

گــــــــــــــــــل مــــــــن....باغچــــــــــــه نو مبــ...

شمع دانی که دم مرگ...به پروانه چه گفت؟...گفت ای عاشق بیچاره....

تــو جنبه ی عاشقی را نداشتیمیگفتی...با عشق در آغوش هم گرم می...

من کـوچـه های برگریزان را نمی خواهموقتی که دوشادوش من دیگر ن...

فیک کوک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط