و چه ارزان می فروشیم

و چه ارزان می فروشیم
لذت باهم بودن را
چه زود دیر می شود
و نمی دانیم که فردا می آید
شاید ما نباشیم ...
دیدگاه ها (۱۰)

اینجا شمال استبه وقتِ آغوشتبه وقتِ نگاهتبه وقتِ هیچی ولش کن...

تورا با میمِ مالکیت صدا میزنم،تا تمامِ شهر بدانند،عاشق ترینِ...

بوسه ی اول صبح ازلب شیرین عسلیمیکند مست مرا تا که بگویم غزلی...

دلم یه غریبه میخوادبیاد...بشینه..به حرفام گوش کنه..گوش کنه.....

هرگز به غیر جانانما جان نمی فروشیمجان می دهیم اماجانان نمی ف...

خاطراتم را که مرور‌ می کنم همیشه یک‌ نکته آزارم می دهد ...در...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط