به تو فکر میکنم

به تو فکر میکنم
و انگار در من هزار پیچکِ محزون
به زندگی نشسته است..
نگاه کن؛
که در سرتاسرِ خود می‌پیچم
و صدایم در سکوتی سهمگین گم می‌شود..
نگاه کن؛
که ناگزیر مانده‌ام، مانندِ کبوتری خسته
که می‌خواهد فراموش شود
اما مانده است که رها نکرده باشد!..

#سپیده_امیدی
دیدگاه ها (۱)

تاوانِ عشق رادلِ ماهر چه بود، داد#فاضل_نظری

تو نباشی دلِ ما را،ثَمری نیست که نیست...!

بعضی بودنها هست که آرام آرام بیچاره ات میکند. بودنهایی که تک...

کاش می شد دل کند...کاش می شد دور ریخت...بعضی از آدم ها را می...

«گاهی آدم خیال می‌کند زندگی بی‌نظم‌ترین چیز دنیاست؛ اما وقتی...

سیصد و شصت و پنج روز با تو---روز اول

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط