به جناب عشق گفتم تو بیا دوای ما باش

به جناب عشق گفتم تو بیا دوای ما باش

که به پاسخم بگفتا تو بمان و مبتلا باش
دیدگاه ها (۱)

تورا آرزو نخواهم کرد هیچوقتتورا لحظه‌ایی خواهم پذیرفت کهبا د...

باید رد شد و‌ رفت از اونجایی کهخوشحال نیستی، باید اونقدر بری...

موهاشو پشت گوشش زد و بهم گفت:چرا انقدر تو دریای هنر و ادبیات...

باران که بزندپشت هر پنجرهدلی بیقراردلی می شود …

بیا بمان نرو...که مرا میل زندگی نیست بی تو#امین_غلامی

*`تویی تو بلا بلا♥️🥺•••√* *`منی ساده مبتلا🤤••••√**...

زود باش ها کنین تو ها کن نکش هی تو!پس از کجا میاد این بوب بو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط