پش از آنکه آخرن نفس را برآرم
پيش از آنکه آخرين نفس را برآرم
پيش از آنکه پـرده فـرو افتـد ،
پيش از پژمردن آخرين گل
برآنم که زندگی کنم..
بر آنم که عشق بورزم
برآنم که باشم ،
در اين جهان ظلمانی
در اين روزگار سرشار از فجايع ،
در اين دنيای پر از کينه..
نزد کسانی که نيازمند منند
کسانی که نيازمند ايشانم
کسانی که ستايش انگيزند..
تا دريابم
شگفتی کنم
بازشناسم
که ام
که می توانم باشم
که می خواهم باشم..
تا روزها بی ثمر نماند
ساعت ها جان يابد
و لحظه ها گرانبار شود..
در سفرم به سوی تو ،
به سوی خود
به سوی حقيقت ،
که راهی است ناشناخته
پرخار ،
نا هموار..
راهی که باری
در آن گام می گذارم ،
در آن گام نهاده ام
و سربازگشت ندارم...
آنگاه مرگ مي توانـد فراز آيـد
آنگاه می توانم به راه افتم
آنگاه می توانم بگـويـم: که زندگی کرده ام..
پيش از آنکه پـرده فـرو افتـد ،
پيش از پژمردن آخرين گل
برآنم که زندگی کنم..
بر آنم که عشق بورزم
برآنم که باشم ،
در اين جهان ظلمانی
در اين روزگار سرشار از فجايع ،
در اين دنيای پر از کينه..
نزد کسانی که نيازمند منند
کسانی که نيازمند ايشانم
کسانی که ستايش انگيزند..
تا دريابم
شگفتی کنم
بازشناسم
که ام
که می توانم باشم
که می خواهم باشم..
تا روزها بی ثمر نماند
ساعت ها جان يابد
و لحظه ها گرانبار شود..
در سفرم به سوی تو ،
به سوی خود
به سوی حقيقت ،
که راهی است ناشناخته
پرخار ،
نا هموار..
راهی که باری
در آن گام می گذارم ،
در آن گام نهاده ام
و سربازگشت ندارم...
آنگاه مرگ مي توانـد فراز آيـد
آنگاه می توانم به راه افتم
آنگاه می توانم بگـويـم: که زندگی کرده ام..
- ۸۳۲
- ۲۹ آذر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط